در ۲۸ اوت سال ۱۷۸۹، هنگامی که «ویلیام هرشل» تلسکوپ ۱/۲ متری خود را برای اولین رصدش به سوی آسمان نشانه گرفت، ابزار جدیدش با کشف قمری در اطراف سیاره‌ حلقه‌دار، زحل، ارزش خود را ثابت کرد.

«انسلادوس» که یکی از دو قمر کشف شده‌ «زحل» توسط ویلیام هرشل است، جزو درخشان‌ترین اقمار منظومه‌شمسی محسوب می‌شود‌. این قمر تمام نور خورشید را بازتاب می‌دهد. کوچک بودن آن باعث شده بود تا آن زمان کشف‌نشده باقی بماند.

نور خیره‌کننده‌ای که از زحل و حلقه‌های آن می‌تابید همواره مانع رصد اجرام اطراف سیاره می‌شد. مصادف شدن اعتدال زحل و چشم‌انداز مناسب آن از زمین باعث شد تابش نور این سیاره کاهش پیدا کند. همین موضوع هم به هرشل کمک کرد تا بتواند این قمر پر از شگفتی را کشف کند.

با وجود اینکه مدت زیادی از کشف این قمر می‌گذشت، همچنان بدون نام مانده بود. تا زمانی که «جان هرشل»، پسر ویلیام هرشل آن را انسلادوس نامید

ویژگی‌های انسلادوس

اطلاعات ما از انسلادوس تا بیش از یک قرن پس از کشف آن، بسیار کم بود. کاوشگرهای «وویجر» در دهه ۱۹۸۰ شواهدی مبنی بر وجود یخ در سطح آن ارائه می‌دادند.

دانسته‌های ما از انسلادوس با عبور فضاپیمای «کاسینی» وارد مرحله جدیدی شد. این فضاپیما که با هدف بررسی زحل و قمرهای آن پرتاب شده بود، اطلاعاتی را از قطب جنوب آن به زمین مخابره کرد که نشان از وجود آبفشان‌هایی با مقادیر زیاد آب بود. 

با وجود این که سطح انسلادوس پوشیده از یخ و از نظر زمین‌شناختی فعال است، شواهد نشان می‌دهند قمر دارای گرمای درونی بسیار شدیدی است.

گرمای رادیواکتیوی طی هزاران سال دمای هسته انسلادوس را به حدود هزار درجه کلوین افزایش داده است. چنین دمایی برای ذوب کردن گوشته داخلی انسلادوس کافی است و ظاهرا همین گرما بخشی از هسته این قمر را نیز ذوب کرده و توده‌هایی از ماگما پدید آورده است. حدسیاتی مبنی بر تاثیر جاذبه زحل، بر گرمای شدید درونی این قمر زده می‌شود.

همچنین وجود عناصری مانند کربن، نیتروژن و اکسیژن در آب‌های این قمر، احتمال وجود حیات میکروسکوپی در اقیانوس‌های انسلادوس را بالا می‌برد.

دانشمندان معتقدند این قمر همه شرایط موردنیاز برای پرورش حیات را در خود دارد و همین موضوع اهمیت این قمر را برای پژوهشگران بالا برده است.

.